اسامی دختر و پسر د و ر و ز
دادمهر: عدالت دوست ، نام استاندار پارسي طبرستان
دارا: مالدار، ثروتمند ، از نامهاي خداوند
داراب: نام پسر بهمن پادشاه کياني
داريا: دارنده ، ازنامهايي که در اوستا آمده است
داريوش: نگهبان نيکي - فرزند ويشتاسب از شاهان بزرگ هخامنشي
دانوش: از اسمهائي که در کتاب وامق و عذرا آمده است
داور: حاکم عادل ، قاضي
دايان: ماما ، نامي کردي
دريا: بحر ، نام فرزند علاالدين عماد شاه
دل آرا: محبوب و معشوق
دل آويز: دلچسب ، دلکش ، آويزه دل
دلارام: مايه آرامش دل / معشوقه بهرام گور
دل انگيز: گوارا ، مطلوب
دلبر: برنده دل ، يار و معشوق
دلبند: عزيز و گرامي
دلربا: رباينده دل ، محبوب
دلشاد: شادمان و خوشحال
دلکش: جذب کننده دل ، دلربا ، دلپذير
دلناز: آنکه قلب و دلش ناز است
دلنواز: مهربان ، مشفق
دورشاسب: نام جد پنجم گرشاسب ، دور از اسب پادشاه
دنيا: عالم و گيتي
ديااکو: اولين پادشاه مادها در قرن هفتم پيش از ميلاد
ديانوش: دزد دريائي در داستان وامق و عذر
ديبا: پارجه ابريشمي رنگي ، روي زيب
ديبا دخت: دختر زيبا ، دختري همچون پرنيان
دادمهر: عدالت دوست ، نام استاندار پارسي طبرستان
دارا: مالدار، ثروتمند ، از نامهاي خداوند
داراب: نام پسر بهمن پادشاه کياني
داريا: دارنده ، ازنامهايي که در اوستا آمده است
داريوش: نگهبان نيکي - فرزند ويشتاسب از شاهان بزرگ هخامنشي
دانوش: از اسمهائي که در کتاب وامق و عذرا آمده است
داور: حاکم عادل ، قاضي
دايان: ماما ، نامي کردي
دريا: بحر ، نام فرزند علاالدين عماد شاه
دل آرا: محبوب و معشوق
دل آويز: دلچسب ، دلکش ، آويزه دل
دلارام: مايه آرامش دل / معشوقه بهرام گور
دل انگيز: گوارا ، مطلوب
دلبر: برنده دل ، يار و معشوق
دلبند: عزيز و گرامي
دلربا: رباينده دل ، محبوب
دلشاد: شادمان و خوشحال
دلکش: جذب کننده دل ، دلربا ، دلپذير
دلناز: آنکه قلب و دلش ناز است
دلنواز: مهربان ، مشفق
دورشاسب: نام جد پنجم گرشاسب ، دور از اسب پادشاه
دنيا: عالم و گيتي
ديااکو: اولين پادشاه مادها در قرن هفتم پيش از ميلاد
ديانوش: دزد دريائي در داستان وامق و عذر
ديبا: پارجه ابريشمي رنگي ، روي زيب
ديبا دخت: دختر زيبا ، دختري همچون پرنيان
رابو: نام گلي بهاري - نامي کردي است
رابين: مشاور ، متعمد - نامي کردي است
رادبانو: بانوي بخشنده و جوانمرد
رادمان ( رادمن ): نام سپهسالار خسرو پرويز ساساني
رازبان: راز دار - عنوان مردان بزرگ در پارسي دري
راژانه: رازيانه - نامي کردي براي دختران
راسا: هموارو صاف - نامي کردي
رامتين: آرامش تن - موسيقي دان عهد ساسانيان
رامش: فراغت ، آسودگي ، راحتي ، نام هيربد زردشتي
رامشگر: خواننده و نوازنده ، خنياگر
رامونا: نگهبان عاقل
راميار: چوپان و گوسفند چران
راميلا: خداي بزرگ ، نامي آشوري است
رامين: معشوقه ويس ، نام يکي از سرداران ايران
راويار: شکارچي - نامي کردي
راهيل:كوچ كننده
رايحه:بوي خوش
رژينا: مانند روز - نامي کردي
رخپاک: داراي چهره پاک
رخسار: چهره ، سيم
رخشانه: منسوب به رخش
رخشنده: تابان ، کنايه از خورشيد است
رزميار: رزمنده ، مبارز
رستم: تنومند و قوي اندام ، جهان پهلوان ايراني و قهرمان بزرگ شاهنامه
رکسانا: نوراني ، روشن
روبينا: ياقوت سرخ
رودابه: فرزند تابان ، زن پسرزا ، نام قلعه اي در غرب ايران
روزبه: خوشبخت: بهروز، از موبدان بهرام گور ساساني
روشنک: مشعل دار ، همچنين نام دارويي گياهي است
روناک: روشن
رهام: نام پسر گودرز
رهی: راهی شده ، روان ، مسافر
ريبار: رهگذر ، نامي کردي
راسپينا: پائيز ، لغت زند و پازند
روژان: خورشيد، روز، نام دختر
زادبخت: خوشبخت ، خوش اقبال
زاد به: بهزاد ، نيک زاده شده
زاد چهر: داراي نژاد پاک و اصيل
زاد فر: زاده روشني
زال: فرزند سپيد موي سام نريمان و پدر رستم قهرمان ملي ايرانيان
زادماسب: برادر شاپور ساساني ، نام يکي از قضات ساساني
زاوا: داماد ، نامي کردي
زردشت: صاحب شتر زرد و زرين ، پيامبر ايران باستان
زرنگار: طلا کوب ، زرين
زري: طلائي ، زربفت
زرين: طلائي رنگ ، منصوب به زر
زرينه: آنچه منسوب به زر است
زليخا: لغزنده - زن فرعون که عاشق يوسف شد
زمانه: روزگار ، دهر
زونا: گياهي با گل کبود رنگ ، نامي کردي
زيبا: خوشگل ، قشنگ ، خوب ونيکو
زيبار: قبيله اي از کردها ، نامي کردي
زيما: زمين ، لغت اوستائي
زينو: زنده ، پابرجا - نامي کردي