دخترم امروز چه کارهای کردی؟
دختر خوشگلم امروز باز مثل همیشه رفتی توی خیابون با مهشید و محسن بازی کردی و ناگفته نماند که تمام طول بازی زیر نم نم بارون بودی و کلی آب بازی کردی وقتی خواستم که دست از بازی کردن زیر بارون برداری خیلی شاکی شدی و بغض کردی و باز من مثل همیشه تسلیم شدم و اجازه دادم...................
بعد از ظهر خیلی زود خوابیدی فکر کنم ساعت 3 بود بعد از 3 ساعت خوابیدن با صدای رعد بیدار شدی و من مشغول درست کردن چای بودم و با زبون شیرینت به من گفتی مامانی برو چای درست کن من خودم می خوابم چای درست کن تا بخوری سر درد نگیری(مامان قربون این زبون شیرین تو دخمل بشه).............
امشب واسه شام آوین خانم سفارش سالاد الویه داد و باز من باید یه طرح جدید اختراع میکردم تا خوشش بیاد واسش موش درست کردم اومد بالا سر سالاد ایستاد با کمی اخم نگاه کرد بعد گفت من گفتم گربه می خوام این چیه به هزار بدبختی راضی شدی که موش باشه (سخترین کار راضی کردن آوین خانم هستش)